فقط مشاعره

اينجا قرار بر مشاعره است . آداب مشاعره هم همه بلدن . پس نميگيم چيه
قوانيني هم نداره مگر اينكه شعر شما بايد از اشعار ناب ايراني باشه و اشعار جديد موسوم به شعر جديد (نيمايي ) قابل قبول نيست

اولين شعر هم با من
اي نام تو بهترين سر آغاز بي نامه تو نامه كي كنم باز

ز دست ديده و دل هر دو فرياد.......... كه هر چه ديده بيند دل كند ياد

دلا تا كي در اين دنيا فريب اين و آن بيني ........ يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني

يا رب دل دوستان پر از غم نكني .......... با تير بلا قامت ما خم نكني
اي چرخ تو را به قران سوگند .............. يك مو از سر عزيز ما كم نكني

يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند
يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند

در این دنیای پر غوغای رنگی ........ همه رنگها قشنگ است جز دو رنگی

يك ره سوي كشت نيشكر پويم/كِلكي زستاك نيشكر گيرم
زان ني شرري به پاكنم وز وي/گيتي را جمله در شرر گيرم

ما ز یاران چشم یاری داشتیم ... خود غلط بود آنچه میپنداشتیم

من برای با تو بودن سالها صبر کرده ام سالهاعشق خودم را در درون حبث کرده ام
حبث کردم عشق را تا بگویم این سخن که من آن ایوب صبرم تاکنون صبر کرده ام

اين مايه ي سرور و خوش اقباليست كه فلك ز رنگ قرمز خاليست تلالو آسمان را ميبيني گويي كه خدا هم استقلاليست

زمين خاكي است و من خاكي تر از آنم
زمين خشك است است و من يك قطره بارانم
همين يك قطره بارانم به جا مانده و ديگر هيچ
همين يك لحظه از عمرم به جا مانده و ديگر هيچ
سرابي خشك و من در انتظار حسرت روزي
كه از ابر نگاهت بشكفد يك قطره بارانم

مرا در دل درخت مهربانی
به چه ماند به سرو بوستانی
نه برگش خشک گردد روز سرما
نه برگش زرد گردد روز گرما
همیشه سبز و نقض و ابداراست
تو پنداری که هر روزش بهار است

تو را با ديگران بينم صدايم در نمي آيد دلم مي سوزد و كاري ز دستم بر نمي آيد
راستي بچه ها اينجا فكر كنم مشاعره نه اينكه هر چي دت مي خواد ميگي اگه كسي مشاعره بلد نيست مي تونه از مدير بخواد و بهش ياد بده ممنون

سلام سلام . قضیه چیه ؟
راستش منم یکم مقصرم
از این پس فقط یک بیت شعر بگید . ضمنا شعرتوناز قالب های شعر قدیم باشه نه شعر نو یا نیمایی .
ممنون از همه

دلم تنها ترین دلهاست اینجا که از دست رفاقت تیر خورده
دلم با پای خسته لنگ لنگون تن زحمیشو از کوی تو برده

بودنم را هيچ كس باور نداشت

هيچ كس كاري به كار من نداشت

بنويسيد بعد مرگم روي سنگ

با خطوطي نرم و زيبا و قشنگ

آنكه خوابيده در اين گور سرد

بودنش را هيچ كس باور نكرد

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند وبه پیمانه زدند
اسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار بنام من دیوانه زدند

من اگه نباشم...

من نباشم کی تو رویا موهاتو ناز میکنه کی با بالهای شکسته با تو پرواز میکنه



راست بگو من که نباشم اخمهای پیشونیتوکی میاد دونه دونه با حوصله باز میکنه



من نباشم کی میاد ناز نگاتو میخره کی میاد دنبال تو تورو تا خورشید ببره



کی میگه حقها همیشه با توئه واسه ی خاطر تو جون میده پشت پنجره



من اگه نباشم کی واسه همیشه تو رو میپرسته کی برات میمیره کی نمیشه خسته



کی تو رو میذاره روی دو تا چشماش کی اگه نباشی میگیره نفسهاش



من نباشم کی تحمل میکنه کار تو رو با رقیب رفتنات و اذیتها و ازار تو رو



تو خودت داور میدون شو بگو کیه که جواب نده تلخی رفتار تو رو



من نباشم کی برات قصه میگه تا بخوابی کی میاد سراغ رویات تو شبای مهتابی



کی بیداره تا تو خوابت ببره کی قایم میشه توی ابرا که راحت بتابی

ستاره جان با توجه به تذكر قبلي ادمين بايد بگم اينجا فقط برا مشاعره بازه . لطفا دقت كن و در مورد آخرين حرفي كه از شعر قبلي هست يه شعر بگو .. منونم

در باغ دلم گرد جنون ميريزي

سرسبز ترين گياه اين جاليزي

از ساقه ي تو به آسمان خواهم رفت

اي دوست تو لوبياي سحر آميزي

یاران به خدا که بی وفایی نکنید
با دلبر خود قصد جدایی نکنید
یا اینکه وفا کنید تا آخر عمر
یا اینکه از اول آشنایی نکنید

دختران را همه جنگست و جدال با مادر

پسران را همه بدخواه پدر مي بينم

هيج رحمي برادر به برادر دارد

هيچ شفقت نه پدر را به پسر مي بينم

من به مرگم راضیم پیشم نم آید اجل
بخت بد بین از اجل هم ناز میباید کشید

ده روز مهر گردون افسانه ست و افسون

نيكي به جاي ياران فرصت شمار يارا

الا یا ایها الساقی ادر کاسن و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها